بازی Get Even یک بازی با سبک خالص نیست و در واقع ترکیب سبک های تیراندازی اول شخص با سبک ماجرای ترسناک است. این بازی در سال ۲۰۱۷، توسط یک تیم مستقل لهستانی انتشار یافت.
در بازی یک شخصیت محدود و ثابت برای کنترل وجود ندارد و بازی کن در نقش شخصیت های مختلف وارد شده و آن ها را کنترل می کند.
تلفن همراه یکی از وسایل اصلی شخصیت داستان برای جست و جو سرنخ معما ها است، بازی کن با نفوذ در حافظه ی افراد مختلف و بازسازی این خاطرات، اتفاق ها را لمس کرده و ابهامات را از بین می برد.
داستان بازی Get Even
داستان بازی Get Even و نحوه گیم پلی در محیط آن، بخشی جذاب بشمار می رود البته با وجود نکات منفی و در عین حال جذاب میباشد.
در واقع نقش اصلی در حین بازی نقشه جست و جو گر است. فضا سازی قدرتمند بازی باعث می شود که حس همزاد پنداری بازی کن به چالش کشیده بشود.
داستان بازی حول محور اکتشاف پزشک نابغه می گردد، این اختراع وسیله ای است که توسط آن به خاطرات افراد نفوذ کرده و آن ها را همانند صاحب خاطرات مورد بررسی قرار داد.
گروهی برای دزد دیدن اختراع، دختر پزشک را به گروگان می گیرد در حین تلاش برای نجات دختر که به آن بمب متصل شده، منفجر می شود و شخصیت اصلی در اثر انفجار به کما می رود.
پزشک مخترع توسط دستگاه به عمق خاطرات سرباز به کما رفته می رود و سعی می کند تا جزئیات اتفاق را کشف و درک کند.
به طور ناخدا گاه تمایل برای اتمام بازی و کشف کامل داستان در بازی کن بیدار می شود، پدر و مادرها هنگام خرید بازی Get Even نکاتی را توجه کنند.
محیط بازی و اتفاقات سبب ایجاد حس ترس شدید برای مخاطب می شود.
خشونت نیز در بازی به چشم می خورد بازی کن با استفاده از سلاح گرم افراد مختلف را در دنیا خاطرات از بین می برد تا بتواند به پیش روی ادامه بدهد.
البته ناگفته نماند که بازی Get Even جذاب بطور کامل با وجود یک کنسول بازی مثل پلی استیشن یا ایکس باکس سری اس، نقش اساسی ایفا میکند و حس بسیارخوبی را به گیمر منتقل میکند.
برای پرداختن بهتر و دقیق تر اجازه دهید داستان بازی Get Even را در ساختاری سه پرده ای بررسی کنیم. در ابتدا نیز باید این نکته را ذکر کرد که قصهی بازی اگر چه قرار است از آن بد بگوییم و آن را بزنیم (!)
بدون شک بهترین بخش بازی است. Get Even به جز موسیقی عالیاش غیر از این قصه چیزی ندارد و اگر همین داستان خوب و روایت خلاقانه اش نبود حتی ارزش نداشت برایش نقد بنویسیم.
اگر اندک آبرو و نمره ای برای بازی باقی مانده به برکت وجود همین قصه گویی است وگرنه این بازی در سایر موارد از آن Fail های نه چندان Epic است.
اولین پرده از قصه ی Get Even گره افکنی کلی داستان را انجام می دهد. شروعی که باید بازیباز را آنچنان «هوک» کند که تا پایان نتواند از بازی دست بکشد.
توری که بازی Get Even برای اول بازی پهن می کند جذابیت های خوبی دارد. دختری که به یک بمب بسته شده، تیمارستانی که مملو از مریض های روانی است و مردی که بدون هیچ گونه اطلاعاتی از گذشته اش بیدار می شود و پی حقیقت می رود.
ظهور شخصیت مرموز و عجیب RED، آن هم با صدا و گویندگی خاصش عامل خوبی برای کشاندن بازیباز به درون بازی های کثیف شخصیت های بازی است. اما در ادامه پس از به تور انداختن بازیباز، Get Even مرتکب چند اشتباه اساسی می شود.
اشتباهاتی که فصل افتتاحیه ی بازی را برای بسیاری از بازیباز ها به بخشی نا امید کننده و عاملی برای ترک بازی تبدیل می کنند.
نخستین اشتباه در گنگ بودن روایت بازی است. بازیباز پس از مدتی با صد ها اسم، شخصیت، مکان، پدیده و به طور خلاصه چیز هایی روبرو می شود که هیچ ایده ای درباره شان ندارد.
قرار دادن بازیباز در مقابل اتفاقات گنگ و مجبور کردن او به تجزیه و تحلیل و کنار آمدن با آن ها حرکتی است حرفه ای. اما باید دانست چنین حرکتی ریسک بسیار بالایی دارد.
سازنده باید دقیقا بداند که چه چیز هایی را در اختیار بازیباز قرار می دهد و چه چیز هایی را از او منع می کند.
باید بداند که بازیباز ها با سطوح مختلف از هوش و البته «حوصله»، می توانند با چیز هایی که در اختیارشان قرار می دهد قصه را بفهمند یا نه. از طرفی باید حدود مشخص را رعایت کرد.
نقاط ضعف و قوت بازی Get Even
در اوایل بازی سازنده با ولعی تمام نشدنی شما را مقابل اتفاقات بی معنی و عجیب و غریب قرار می دهد. درست است که در ابتدا این کار کنجکاوی تان را بر می انگیزد و با بازی همراهتان می کند.
اما زمانی که این مقدار از حد بگذرد شما صرفا خود را در محاصره ی رخداد های بی معنی میبینید و وقتی که برای مدتی طولانی نتوانید موارد را با منطق خودتان کنار هم بچینید، از بازی زده می شوید و آن را ترک می کنید.
درست با همین اشتباه بازی Get Even بسیاری را از همان اول از خود دور می کند.
دومین پرده مرحله ی تقابل را نشان می دهد. در این بخش بازی با همان روش مزخرفش به شکل دست و پا شکسته ای شما را وارد داستان کرده است.
و پس از شکنجه های دراز مدت پای متن ها و اتفاقات بی معنی، اکنون “یک چیز هایی” درباره ی داستان بازی می دانید.
با آغاز مرحله ی تقابل، بازی از حجم متن ها تا حدی کم می کند و آن ها را به استاندارد های نانوشته ولی مهم نزدیک می کند.
از طرفی با آشنا شدن بازیباز با داستان بازی و فرو رفتن هر چه بیشتر او در ماجرا، بازی شروع به جذاب شدن می کند و انگیزه ی لازم برای ادامه ی آن بوجود می آید.
آن کششی که باید از ابتدا ایجاد می شد اکنون شروع به خود نمایی می کند. بازیکن با خود می گوید: “خب همه ی آن مراحل لعنتی را گذراندیم. ولی انگار ارزشش را داشت! داستان بازی جذاب است.
شما عزیزان میتوانید بازی Get Even را از فروشگاه هایی که فروش بازی ویدیویی دارند و تمام مجوزهای لازم برای فعالیت در این زمینه را گرفته اند محصول مورد نظر خود را تهیه کنید .
نیما –
بازی هیجان انگیزیه ولی گرافیکش اصلا خوب نیست
5ستاره هم برای داستان بازی
صادق آبشتن –
بله داستان و گیم پلی بازی بسیار جذاب است.