بازی metro exodus یا مترو مهاجرت یک بازی ویدئویی با سبک تیراندازی اول شخص است که توسط ۴ای-گیمز ساخته شده، و بوسیلهٔ دیپ سیلور برای مایکروسافت ویندوز، پلیاستیشن ۴ و اکسباکس وان منتشر شده است.
داستان بازی metro exodus اقتباسی از رمانهای مترو ۲۰۳۵ و مترو ۲۰۳۳ اثر دیمیتری گلوخوفسکی است، و رخدادهای آن بعد از مترو : آخرین نور دنبال میشود.
بازی metro exodus نسبت به ورژن آخر از گرافیک بالاتر و اسلحههای پیشرفتهتر برخوردار است. همچنان شخصیت اصلی بازی آرتیوم بوده و شیوهٔ روایی داستان بازی و مراحل آن به صورت غیر خطی است.
حضور دوبارهٔ انسانها، بدون ماسک اکسیژن در سطح زمین است که یک تحول بزرگ در دنیای مترو یکی از نکات بازی بهشمار میرود.
مجموعه مترو از همان اولین نسخه یعنی Metro 2033، توانست خودش را بهعنوان یک بازی شوتر آخرالزمانی جذاب و محبوب کند.
و مخصوصا به لطف اتمسفرسازی عالی مسکو و ارائه حس ترس و ویرانی موجود در چنین محیطی سرد و پرهراسی، طرفداران خاصی برای خودش جمع کرد.
نسخه دوم این سری یعنی Last Light هم توانست به شکل خیلی خوبی موفقیت قسمت اول را ادامه دهد و حال در استودیو اکراینی 4A Games و سری مترو، به قسمت سوم یعنی Metro Exodus رسیدهاند.
اثری که نه آنقدر بینقص است که بتوانیم به عنوان یک تجربه اجباری برای همه ازش یاد کنیم و نه مشکلاتش آنقدر آزاردهنده هستند که بتوانیم نقاط قوتش را هم نادیده بگیریم.
این بار با اثری دارای چند پایان مختلف طرف نیستیم و بازی برای همه شروع و پایان مشخصی دارد. Exodus بهمعنی هجرت و سفری گروهی است که خب یک نامگذاری منطقی برای این بازی است.
چرا که داستان نسخه جدید مترو در رابطه با سفری برای پیدا کردن جایی عاری از رادیواکتیو و موجودات جهشیافته است.
آرتیوم، شخصیت اصلی نسخههای پیشین در این قسمت هم حضور دارد و بازی از جایی آغاز میشود که وی، تاکید دارد میتوان در ورای مسکو ویرانشده در اثر انفجارات اتمی، جایی برای زندگی کردن به دور از تبعات انفجاری اتمی پیدا کرد .
که البته این ایده خیلی استقبال در پی ندارد! با این حال در نهایت اتفاقات بهگونهای رقم میخورند که آرتیوم و چند تن از دوستانش از جمله همسرش آنا ومیلر ، سفری را برای پیدا کردن این بهشت موعودِ عاری از ویرانی جنگ آغاز میکنند.
از نظر تِم و فضای کلی داستان، بازی metro exodus تفاوت بزرگی با دو نسخه قبلی این سری دارد.
در حالی که 2033 و Last Light به ماجراجوییهای آرتیوم و یارانش در ویرانههای مسکو و اکثرا تونلها و ایستگاههای مترو خلاصه میشد رنگ و بوی ناامیدی و تلاش برای باقی ماندن در محیطی بیرحم را در بازیها با تمام وجود حس کرد.
این بار همهچیز در رابطه با امید است؛ امید به پیدا کردن جایی امن، امید به پیدا کردن آرامشی که سالها زندگی در ایستگاههای مترو را از مردم سلب کرده و البته امید به ساخت آیندهای جدید .
این تغییر زمینه داستان از یک تاریکی مطلق به نوری در انتهای راهرو، تاثیرش را نه فقط روی داستان که روی تکتک اجزای بازی از گیمپلی گرفته تا حتی سبک طراحی گرافیکی آن گذاشته است .
و با اینکه ویژگیهای جدید گاهی مترو را به تجربهای لذتبخش تبدیل میکنند، گاهی هم به معنی فاصله گرفتن بیش از حد آن از چیزی که باید باشد، هستند.
از نظر طراحی بصری محیطهای چشمنواز دارد اما از نظر اتمسفر، برخی از محیطها شرایط چندان مطلوبی ندارند.
شما عزیزان میتوانید بازی مورد نظر را از فروشگاه های معتبری که مجوز فعالیت در فضای مجازی را دارند و فروش بازی های ویدیویی دارند اقدام کنید و با خیالی راحت بازی مورد نظر خود را تهیه کنید.
بازی metro exodus از نظر متن
از نظر متن داستانی، نه خوب و نه بد، که متوسط است. کلیت داستان بازی، یعنی سفری که بازیکنان را به ماجراجویی در چهار فصل از سال اجبارآ میبرد.
قابل قبول و مناسب است و کشش لازم را هم برای جذب مخاطب دارد. با این حال داستانگویی کلی بازی، همیشه هم ریتم جذابی ندارد و گاهی نفسگیر و تاثیرگذار است .
و گاهی هم بیش از حد کلیشه میشود. یکی از جذابیتهای داستان بازی metro exodus ، به معرفی یک سری شخصیت جدید اختصاص دارد.
شخصیتهایی که حضورشان در بازی بیشتر به لطف بیرون آمدن شخصیتهایمان از مسکو و سفرشان به قسمتهای جدیدی از روسیه امکان پذیر شده است.
بازی metro exodus در قسمتی ما را با یک گروه افراطی روبهرو میکنند که اعتقاد دارند تکنولوژی گناهی بزرگ است و همه باید یک ماهی جهشیافته را پرستش کنند.
در ادامه بهسراغ گروهی عجیبتر میرویم که برای لو ندادن بیشتر از اینِ داستان، همین بس که جنگ و اتفاقات ناشی از آن باعث شده تا ماهیت انسانیشان را فراموش کنند.
و البته که بازی در فصل تابستانش هم فضایی شبیه به سری مد مکس را برایمان تدارک دیده است.
حضور و معرفی دشمنان جدید در هر بخش از این بازی، یکی از جذابیتهای متروی جدید است،چرا که این گروهها هرکدام به نوبه خود، شخصیتپردازی خوبی دارند .
و مخصوصا رهبران آنها با باورهای خاصشان، بازیکن را در موقعیتی قرار میدهند که شاید حتی گاهی به ایدئولوژی خودش هم شک کند.
این، نشان از اهمیت زیادی دارد که سازندگان برای شخصیتپردازی این کاراکترهای منفی بازی قائل شده و از این روش آنها را نه صرفا به افرادی بد و تاریک، که به افرادی تبدیل کردهاند که پرداخت شخصیتی عمیقی دارند.
و نمیتوان به سادگی قضاوتشان کرد و حتی گاهی میتوان به آنها حق داد.
اما علیرغم شخصیتپردازی خوب کاراکترهای منفی و با وجود اینکه تصمیم سازندگان برای قرار دادن چند شخصیت منفی در بازی خوب است، متاسفانه بازی در زمینه شخصیتپردازی آرتیوم آنطور که باید عملکرد نکرده .
همانطور که قبل هم اشاره کردیم، تغییر تم کلی بازی تاثیرش را نه فقط روی داستان، که روی سایر بخشهای بازی هم گذاشته است.
اگر روزی بخواهیم لیستی از بازیهایی داشته باشیم که از نظر فضاسازی و خلق اتمسفر در سطح فوقالعادهای قرار داشتند، قطعا باید اسمی هم از مجموعه مترو و دو نسخه اولش ببریم.
پویش داستانی بازی metro exodus ، بازیکنان را در طول یک سال به مناطقی در فصلهای بهار، تابستان، پاییز و زمستان میبرد.
تنوع محیطی ایجادشده در سه فصل اول سال به خودی خود اتفاق بدی نیست، اما از حیث اتمسفر و حس و حال بازی فاصله زیادی از مجموعه هایش گرفته.
به هر حال ما مترو را بهعنوان مجموعهای میشناسیم که خاطراتی فراموشنشدنی در قالب قدم زدن در تونلهای تاریک، نمور و ترسناکش برایمان رقم زده و باعث شده تا همواره یک ترس ناشی از حمله ناگهانی از جانب موجودی جهشیافته تبدیل به کابوسمان شود.
هوش مصنوعی این بازی خیلی وقتها دراصل ششضعیف است و دشمنان رفتار احمقانهای نشان میدهند.
متاسفانه این عناصر معروف سری مترو، در اکثر مواقع نسخه جدید آن رنگ میبازند و با اینکه شکلِ جدید اتمسفرسازی بازی بد نیست، اما به اندازه آن فضای همیشگی مجموعه تاثیرگذار ظاهر نمیشود و این مساله باعث فاصله گرفتن زیاد بازی از اصل آن شده است.
برای مثال در فصل تابستان، پا در صحرایی داغ و سوزان میگذاریم که کاملا در تضاد با محیطهای همیشگی سری مترو است و حتی با وجود اینکه این مورد بهخودی خود مشکلی برای بازی نیست.
ولی ایراد اینجا است که در این مواقع، بازی بیشتر از اینکه شبیه به مترو باشد، شبیه به یک نسخه از سری مد مکس است و حتی ماشینی هم در اختیارتان قرار میدهد .
تا شباهتش به مد مکس تکمیلتر شود! و این مساله در ادامه در فصل پاییز هم تکرار میشود و باز شاهد فاصله گرفتن از ریشههای بازی هستیم.
اما نکته جالبی که در کل در رابطه با بازی metro exodus وجود دارد، این است که علیرغم مشکلاتی که بازی یدک میکشد، فصل پایانی و پایانبندی خوب آن جور خیلی از مشکلاتش را میکشد.
جدا از شخصیتپردازی که قبلا به آن اشاره داشتیم، فصل پایانی از نظر اتمسفر هم دوباره همانچیزی را ارائه میدهد که از این مجموعه انتظارش را داریم.
یعنی حس بودن یک فضای تاریک، مرموز، سرد و تا دلتان بخواهد ترسناک و همین کافی است تا این دقایق جذابترین بخشهای بازی باشند.
در کل شما مشکلی با تغییرات فضای محیطها ندارید ضمن اینکه این مورد نقاط مثبتی هم دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت اما خب مشکل این است که اتمسفری که همیشه یکی از نقاط قوت مترو بوده،
در این محیطهای جدید آنطور که باید و شاید قوی و تاثیرگذار نیست و این موردی است که مخصوصا شاید طرفداران قدیمی مجموعه را آزار دهد.
حال نوبت گفتن از تاثیرات مثبت این ویژگیهای جدید بازی است. سری مترو همیشه یک تجربه کاملا خطی بوده که ماموریتها در آن صرفا به رفتن از نقطهای به نقطه دیگر و کشتن دشمنان خلاصه میشدند.
با این حال به لطف سبک طراحی جدید محیطها، بازی کمی از آن روند خطی خودش خارج و تجربهای جدید ارائه میکند.
برای مثال در کنار ماموریتهای اصلی، یک سری ماموریت جانبی هم معمولا از طرف دوستانشما در قطار به شما محول خواهد شد که شاید گاهی فراتر از یک ماموریت ساده مثل پیدا کردن یک عروسک یا پاکسازی کمپ راهزنان نباشند.
اما بازهم تنوع خوبی در کنار ماموریتهای اصلی بازی بهحساب میآیند؛ مخصوصا که بازی metro exodus ، گانپلی بسیار عالی هم دارد .
و همین عاملی است که باعث میشود از مبارزات بیشتر در بازی استقبال کنیم و حتی برای لوتی که قرار است در این مبارزهها نصیبمان شود هم شده، با اشتیاق به سراغ ماموریتهای فرعی اثر برویم.
بهعلاوه بزرگتر شدن محیطهای بازی، عنصر گشت و گذار را هم در بازی تاثیرگذارتر از قبل کرده است؛ به صورتیکه گاهی میتوان قید دنبال کردن ماموریتها را زد و به جای آن به گوشه کنار نقشهها سرک کشید.
که خوشبختانه در آنها گاهی تجربیات سورپرایزکننده یا در حداقلترین حالت آیتمهای جدیدی برای استفاده در سلاحها انتظارتان را میکشند. اگر طرفدار نسخههای پیشین باشید.
قطعا بهیاد دارید که پیشتر از یک نوع گلوله خاص برای خرید و فروش آیتم در بازی استفاده میشد اما پس از خارج شدن گروه از مسکو، دیگر این مورد کارایی ندارد .
و به همین دلیل خرید و فروش کالا جایش را به ساخت و ساز کالا و اسلحه داده است. با گشت و گذار در دنیای بازی، آیتمهای زیادی بهدست خواهید.
آورد و مثلا میتوانید قطعات اضافی اسلحه دشمنانتان را هم جدا کنید و بعد از طریق آنها، اقدام به ساخت مهمات کنید.
یکی از بهترین ویژگیهای بازی metro exodus سیستم غنی شخصیسازی است.
سیستم ساخت و ساز بازی، پیادهسازی خوبی دارد و مخصوصا در مورد اسلحهها گزینههای جذاب جدید زیادی به بازی اضافه شده است. اسلحهها در بخشهای مختلف قابل شخصیسازی هستند .
و از دوربین گرفته تا حتی نوع خشاب را هم میتوان عوض کرد که هم تاثیر ظاهری روی سلاح میگذارند و هم میتوانید تاثیر آنها روی عملکرد اسلحه را مشاهده کنید.
برای مثال اگر در یک مرحله قصد مخفیکاری داشته باشید، میتوانید اسلحهتان را به صدا خفهکن مجهز کنید یا اگر قصد دارید تا از راه دور دشمنان را هدف قرار بدهید،
استفاده از یک دوربین روی اسلحه راهحل خوبی خواهد بود. سیستم شخصیسازی و ساختوساز بازی همچنین اجازه تمیز کردن اسلحه برای پیشگیری از گیر کردن
گلوله در آن یا کارهای دیگری چون تمیز کردن ماسک آرتیوم و ساخت فیلتر برای آن را میدهد و در کل، جایگزین بسیار ایدهآلی برای سیستم خرید و فروش نسخههای قبلی است و حتی از آن هم جذابتر ظاهر میشود.
اما با وجود همه موارد دوستداشتنی در زمینه گیمپلی، یکی از ایراداتی که مترو در زمینه گیمپلی از آن رنج میبرد سطح هوش مصنوعی دشمنان است.
این موضوع گاهی به قدری احمقانه و عجیب در بازی پیاده شده که برخی دشمنان به جای حمله کردن مستقیم ، صرفا پیش روی آرتیوم، میایستند و شروع به داد و فریاد میکنند.
انگار صرفا منتظر این هستند تا آنها را هدف بگیریم و از بین ببریم. این مورد مخصوصا وقتی که بازی تا این حد گانپلی روان و جذابی دارد، تو ذوق میزند .
و به همین دلیل پیشنهاد میکنیم از همان ابتدا قید درجه سختی را هم بزنید و بازی را روی درجات سختی بالاتر تجربه کنید تا آن عنصر به چالش کشیده شدن در بازی حس شود.
در مجموع اما گیمپلی بازی metro exodus، با بردن بازیکنان به محیطهای متنوع و روبهرو کردن آنها با خطرات مختلف و همینطور آزادی عمل نسبی دادن .
به وی برای پیش بردن مراحل به شکل خطی یا غیرخطی و مخفیکاری یا اکشن در این زمینه تا حدود زیادی موفق بوده است.
بازی metro exodus
جدیدترین نسخه از سری مترو داستان سفری برای پیدا کردن بهشتی عاری از اثرات جنک. وقتی به صورت کلی به این سفر نگاه کنیم.
بازی مشکلاتی چون هوش مصنوعی ضعیف، مسائل فنی آزاردهنده و ضعف جو اتمسفر در مقایسه با نسخههای قبلی را هم یدک میکشد اما در مجموع، اثری است که حداقل ارزش یک بار بازی کردن را دارد.
شما عزیزان میتوانید فروشگاه پی اس ایکس کنسول را در شبکه های مجازی مانند پیج اینستاگرام psxconsole دنبال کنید و از تخفیفات هفتگی فروشگاه با خبر شوید و یکی از برندگان خوش شانس فروشگاه باشید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.